توصيف کتاب اقدس به قلم حضرت ولىّ امراللّه

ترجمه از ﴿گاد پاسز بای﴾


اعلان امر مبارک هرچند بديع و محيّر العقول بود ولی فی الواقع طليعه قوّه خلّاقه شديدتری بود که شارع اين آئين نازنين با نزول کتاب اقدس در نهايت قدرت ظاهر فرمود و آن کتاب مستطاب فی الحقيقه اهمّ اثر قلم اعلی در ايّام اشراق نيّر آفاق محسوب می‌گردد. کتاب مستطاب اقدس يعنی اعظم مخزن حدود و احکام دور بهائی را ميتوان ابهی تجلّی از هويّت جمال قدم و نيز امّ الکتاب اين دور افخم و منشور نظم اعظم شمرد و به آن سفر جليل در کتاب ايقان اشارت رفته و اشعيای نبی به آن بشارت داده و در مکاشفات يوحنّا به اوصاف سماء جديد و ارض جديد و هيکل ربّ و مدينه مقدّسه و عروس و اورشليم جديد النّازل من السّمآء موصوف گشته. شرايع و احکامش لااقل يک هزار سال ثابت ولن يتغيّر ماند و نطاق نظم بديعش جميع عالم را فرا گيرد.


پس از ورود حضرت بهاءاللّه به بيت عودی خمّار ديری نگذشت که کتاب مستطاب اقدس نازل گشت (در حدود سنه ١٨٧٣ ميلادی) و اين مقارن با ايّامی بود که وجود مبارکش از دست دشمنان و مدّعيان ايمان به مصائب بی منتهی محاط و گرفتار بود. کتاب اقدس مخزن لآلی ثمينه ظهور آن حضرت است که از لحاظ وضع اصول و مبادی الهيّه و تأسيس مؤسّسات اداری و تعيين وظائف و تفويض اختيارات مختصّه به جانشين شارع امر مبين در بين صحف سماويّه بی مثيل و عديل است زيرا نه در عهد عتيق و نه در ساير کتب مقدّسه سالفه هرگز اوامر و دستورات مدوّنه عيناً به نحوی که نفس شارع بيان فرموده مسطور نيست. همچنين در انجيل کلمات و بيانات معدودی که به حضرت مسيح نسبت داده شده فاقد دستورات و هدايت صريح در باره اداره امور آتيه آن ديانت است و حتّی در قرآن با اينکه حضرت رسول اکرم احکام و اوامر را در نهايت صراحت تشريع فرموده‌اند، امر خلافت و وصايت در آن مسکوت مانده است. امّا کتاب مستطاب اقدس که من البدو الی الختم از قلم شارع مقدّس اين دور اعظم نازل گشته هم مخزن حدود و احکامی است که بايد برای نسلهای آتيه باقی ماند و نظم جهان آرايش برآن اساس استوار شود و هم وظيفه تبيين آيات را به مرکز عهد محوّل فرموده و مؤسّسات ضروريّه‌ای را که يگانه ضامن اصالت و کافل وحدت اصليّه امر الهی است مقرّر ومعيّن نموده است.


صاحب و مُنزل اين منشور مدنيّت آينده عالم که به اوصاف والقاب داور کردگار و شارع احکام ربّ مختار و مُنجی اعظم و مؤلّف قلوب بنی آدم موصوف است در اين کتاب به سلاطين عالم شرع انور و ناموس اکبر را ابلاغ فرموده، آنان را مملوک و خود را ملک الملوک می‌خواند و تصريح می‌فرمايد که ابداً اراده تسخير ممالکشان را ندارد و منحصراً تصرّف مداين قلوب را حقّ خويش می‌داند و نيز علماء و رؤسای اديان را تحذير می‌فرمايد که کتاب اللّه را با اصول و موازين مصطلحه بين النّاس قياس ننمايند بلکه آن را قسطاس الحقّ بين الخلق شمرند. در اين سفر کريم صريحاً مؤسّسه بيت العدل را تأسيس و وظائف مخصوصه‌اش را تعيين و وارداتش را مشخّص و اعضايش را به رجال العدل و وکلاء اللّه و امناء الرّحمن تسميه و مرکز عهد و پيمان خويش را بالاشاره تعيين و حقّ تبيين آيات را به او تفويض و ولايت امر را تلويحاً پيش بينی می‌فرمايند و بر صولت نظم بديع جهان آرايش شهادت داده، مقام عظيم عصمت کبری را توضيح فرموده و آن را مختصّ به مظهر ظهور و موهبت ذاتی خويش دانسته و ظهور مظهر امر جديدی را قبل از اتمام حدّ اقل هزار سال ممتنع ومحال می‌شمارند.


حضرت بهاءاللّه در کتاب اقدس حکم صلات را نازل و ميقات و مدّت صوم را تعيين و حکم نماز جماعت را جز در صلات ميّت مرتفع، قبله اهل بهاء را تثبيت و حقوق اللّه را تنصيص و احکام ارث را تشريع و مؤسّسه مشرق الاذکار را تأسيس و ضيافات نوزده روزه و اعياد بهائی و ايّام هاء را مقرّر می‌فرمايند. بساط روحانيّون را منطوی و برده‌فروشی را تحريم و رياضت و تکدّی و رهبانيّت و رسم توبه و اقرار به معاصی و ارتقاء بر منابر و تقبيل ايادی را نهی می‌فرمايند. توحيد زوجه را مقرّر و ظلم بر حيوان و کسالت و بطالت و افتراء و غيبت را مردود و طلاق را مبغوض و قمار و شرب افيون و مسکرات را حرام و حدود مجازات قتل و زنا و سرقت و حرق عمدی بيت را معيّن ميفرمايند. اهميت امر ازدواج را تأييد وشرايط لازمه‌اش را وضع می‌کنند. اشتغال به صنعت و اقتراف را واجب و آن را نفس عبادت محسوب می‌دارند. لزوم تدارک وسايل و وسايط تعليم و تربيت اطفال را تصريح و هر فردی را در تنظيم وصيّت نامه و اطاعت محضه از حکومت متبوعه مکلّف مى‌سازند.


غير از اين فرايض مذکوره حضرت بهاءاللّه به پيروان خويش نصيحت می‌فرمايند که با اهل جميع اديان من دون استثناء به روح و ريحان معاشر گردند وانذار می‌فرمايند که از تعصّب و حميّت جاهليّه و نزاع و جدال و فساد و غرور و استکبار دور و بر کنار باشند. به نظافت و لطافت و صداقت و امانت و عفّت و عصمت تمسّک جويند و به مهمان نوازی و وفا و ادب و مدارا و عدل و انصاف متشبّث گردند و به مصداق کونوا کالاصابع فی اليد و الارکان للبدن رفتار نمايند. بر خدمت امراللّه قيام نمايند و به تأييدات محتومه الهيّه مطمئن و مستظهر باشند. به علاوه حضرت بهاءاللّه زوال شئونات فانيه عالم بشری را تذکّر داده و حرّيت حقيقی انسان را در اتّباع اوامرش دانسته انذار می‌فرمايند که در اجرای حدود و احکام الهيّه آنان را رأفت اخذ ننمايد و دو فريضه لا يتجزّی يعنی عرفان مطلع امر و اتّباع جميع اوامر نازله‌اش را واجب ساخته و می‌فرمايند که لن يقبل احدهما دون الاخر.


مطالب مهمّه ديگر در اين سفر جليل دعوت رؤسای جمهور قارّه امريکا است که يوم اللّه را مغتنم شمارند وهيکل ملک را به طراز عدل مزيّن دارند و اعضاء مجالس شور در سراسر عالم را مأمور می‌فرمايند که يک لسان عمومی و همچنين يک خطّ را اختيار کنند. ويلهلم اول را که بر ناپليون سوم غالب گرديد تحذير و فرانسوا ژوزف امپراطور اطريش را توبيخ می‌فرمايند و در طىّ صدور انذارات شديده به شواطی نهر رين، به حنين برلين اشاره می‌فرمايند و استقرار کرسی ظلم در مدينه کبيره را مذموم و فنای زينت ظاهره و محن وبلايائی که سکّان آن ارض را احاطه خواهد کرد اخبار می‌نمايند و ارض طاء موطن جمال قدم را به بشارت روح بخش و تسليت آميز قد جعلک اللّه مطلع فرح العالمين مطمئن می‌سازند و صوت رجال خراسان را که در تهليل و تسبيح غنىّ متعال مرتفع خواهد شد و ظهور اصحاب (بأس شديد) را در ارض کرمان که به ذکر خداوند رحمن قيام خواهند نمود وعده می‌فرمايند. برادر عهد شکن بی وفائی را که چنان غم و اندوهی بر قلب حضرتش وارد آورده به صرف فضل وعطا مطمئن می‌سازند که فقط اگر تائب شود خداوند غفور و کريم از اعمال سيّئه او درگذرد. جميع اين مطالب بر زينت وکمال مندرجات کتاب مقدّسی که ‌از قلم شارع عظيم به القاب فخيمه فرات الرّحمة و قسطاس الهدی و صراط الاقوم و محيی العالم ملقّب و موصوف گرديده افزايش می‌بخشد.


علاوه بر اين جمال قدم احکام و حدود الهيّه را که مشتمل بر قسمت اعظم اين کتاب مبين است تصريحاً به روح الحيوان لمن فی الامکان و حصن حصين و اثمار الشّجره و السّبب الاعظم لنظم العالم و حفظ الامم و مصباح الحکمة و الفلاح و عرف قميص و مفاتيح رحمت برای عباد تعبير وتوصيف فرموده‌اند. و نيز در شأن اين صحيفه عليا می‌فرمايند: قل انّ الکتاب هو سمآء قد زيّنّاها بانجم الاوامر و النّواهی و همچنين: طوبی لمن يقرئه و يتفکّر فيما نزّل فيه من آيات اللّه المقتدر العزيز المختار قل يا قوم خذوه بيد التّسليم ... لعمری قد نزّل علی شأن يتحيّر منه العقول و الافکار انّه لحجّة العظمی للوری و برهان الرّحمن لمن فی الارضين و السّموات و نيز می‌فرمايند: طوبی لذائقة يجد حلاوتها و لذی بصرٍ يعرف ما فيها و لذی قلبٍ يطّلع برموزها و اسرارها تاللّه يرتعد ظهر الکلام من عظمة ما نزّل و الاشارات المقنّعة لشدّة ظهورها و نيز: کتاب اقدس به شأنی نازل شده که جاذب و جامع جميع شرايع الهيّه است طوبی للقارئين طوبی للعارفين طوبی للمتفکّرين طوبی للمتفرّسين و به انبساطی نازل شده که کل را قبل از اقبال احاطه فرموده سوف يظهر فی الارض سلطانه و نفوذه و اقتداره.