جواب: آب قليل مثل يک کأس يا دو مقابل يا سه مقابل آن دست و رو در آن شستن از مستعمل مذکور ولکن اگر به حدّ کُر برسد از تغسيل يک وجه يا دو وجه تغيير نمینمايد و در استعمال آن بأسی نبوده و نيست و اگر يکی از اوصاف ثلاثه در او ظاهر شود يعنی فی الجمله لون آب تغيير نمايد از مستعمل محسوب است.
٩۲- سؤال: حدّ بلوغ شرعی در رساله مسائل فارسيّه سنه ١٥ تعيين شده. آيا زواج نيز مشروط به بلوغ است يا قبل از آن جايز.
جواب: چون در کتاب الهی رضايت طرفين نازل و قبل از بلوغ رضايت و عدم آن معلوم نه در اين صورت زواج نيز به بلوغ مشروط و قبل از آن جايز نه.
جواب: به راستی میگويم از برای صوم و صلات عند اللّه مقامی است عظيم ولکن در حين صحّت فضلش موجود و عند تکسّر عمل به آن جايز نه. اين است حکم حقّ جلّ جلاله از قبل و بعد. طوبی للسّامعين و السّامعات و العاملين و العاملات الحمد للّه منزل الايات و مظهر البيّنات.
جواب: آنچه از مساجد و صوامع و هياکل که مخصوص ذکر حقّ بنا شده ذکر غير او در آنها جايز نه. اين است از حدود الهی و الّذی تجاوز انّه من المعتدين. بر بانی بأسی نبوده و نيست چه که عمل او للّه بوده و به اجر خود رسيده و خواهد رسيد.
٩۵- سؤال: اسباب دکان که به جهت کسب و شغل لازم است بايد حقوق اللّه از آنها داده شود يا آنکه حکم اسباب بيت را دارد.
جواب: حکم اثاث بيت بر آن جاری.
جواب: اينکه در باره امانات و تعويض آن حفظاً عن التّضييع نوشتند در اين صورت تعويض جايز تعويضی که معادل آن را برساند انّ ربّک هو المبيّن العليم و الامر القديم.
جواب: يک حکم دارد در هر دو آب فاتر ارجح است و در استعمال آب بارد هم بأسی نه.
جواب: لچون حقّ جلّ جلاله طلاق را دوست نداشته در اين باب کلمهای نازل نشده ولکن از اول فصل الی انتهای سنه واحده بايد دو نفس مطّلع باشند او ازيد و هم شهداء. اگر در انتها رجوع نشد طلاق ثابت. بايد حاکم شرعی بلد که از جانب امنای بيت العدل است در دفتر ثبت نمايد. ملاحظه اين فقره لازم است لئلّا يحزن به افئدة اولی الالباب.
جواب: إذا اختلفت آراء النّفوس المجتمعة [للمشاورة] بداية، أضيفت إليهم عدّة أخرى، ثمّ ينتخب من بينهم بالاقتراع عدد معادل للاسم الأعظم – أو أقلّ أو أكثر – للمشاورة من جديد، وما يظهر منهم فهو المطاع، فإن اختلفوا من جديد يعاد العمل بنفس التّرتيب مرّة ثالثة، ثمّ يؤخذ برأي الأغلبيّة إنّه يهدي من يشاء إلى سواء الصّراط.
١۰۰- سؤال: اگر در نفوس مجتمعه اولی اختلاف حاصل نفوس جديده ضمّ نمائيد و بعد بحکم قرعه به عدد اسم اعظم يا اقل يا اکثر از آن انتخاب نمائيد و مجدّد مشورت ما ظهر منه هو المطاع و اگر هم اختلاف شد زيّن الاثنين بالثّلاث و خذ الاقوی انّه يهدی من يشآء الی سوآء الصّراط.
جواب: في موضوع الإرث كلّ ما أمر به النّقطة الأولى، روح ما سواه فداه، محبوب. قسّموا بين الموجودين من أوليدر باب ارث آنچه نقطه اولی روح ما سواه فداه به آن امر فرمودهاند همان محبوب است. آنچه از اولو القسمة موجودند قسّموا بينهم اموالهم و ما دون آن بايد به ساحت اقدس عرض شود. الامر بيده يحکم کيف يشآء. در اين مقام در ارض سرّ حکمی نازل و قسمت نفوس مفقوده موقّتاً به ورّاث موجوده راجع الی ان يحقّق بيت العدل. بعد از تحقّق حکم آن ظاهر خواهد شد ولکن المهاجرين الّذين هاجروا فی سنة الّتی فيها هاجر جمال القدم ميراثهم يرجع الی ورّاثهم . هذا من فضل اللّه عليهم.